باز از خودم مینویسم: خستم... خسته از همه چی ... خسته از زندگی و آدماش از همه چیزش... چرا تموم نمیشی زندگی ... خب خدا اگه نمیخوای تمومش کنی برای من تموم کن . باور کن کم اوردم...! نه میشه خودکشی کرد نه خدا تمومش میکنه ! آخه چی بگم از دله آشوبم یا از استرسام که باعث قلب دردم شدن... تمومش کن که نمیکشم... +غمگین و تنها خسته از فهمیدنها و فهمیده نشدنها جرعه جرعه جام زندگی را سر می کشم طعم غم را در کام لحظه هایم حس می کنم.
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.